دانلود پی دی اف کتاب دختری که رهایش کردی جوجو مویز PDF

بخشی از کتاب دختری که رهایش کردی جوجو مویز

لیو گیج شده بود. مدت‌هاى طولانى، سوفى را از نجات‌یافتگان دانسته بود، حالت پیروزمندانه صورتش، علاقه شوهرش به او روى صورتش نقش بسته بود. تلاش کرد تصویر سوفى خودش را کنار تصویر این زن مطرود بگذارد که هیچ‌کس دوستش نداشت.دجهانى درد در نفس خسته و طولانى پیرمرد بود. لیو ناگهان از اینکه او را مجبور کرده دوباره این صحنه را ببیند احساس گناه کرد. گفت: «متأسفم.» و نمى‌دانست دیگر چه باید بگوید. حالا فهمیده بود که از اینجا چیزى دستگیرشان نخواهد شد. تعجبى نداشت که چرا پل مک کافرتى زحمت اینجا آمدن را به خودش نداده بود. سکوت طولانى شد. مو پنهانى یک ماکارون خورد. وقتى لیو نگاهش را بالا آورد، فیلیپ بست به او زل زده بود. «از اینکه ما رو دیدید ممنونم، موسیو.» دستى به بازوى او زد. «برام سخته زنى رو که توصیف کردید به زنى که مى‌بینم ارتباط بدم. من… پرتره‌اش رو دارم. همیشه عاشقش بودم.»

معرفی کتاب دختری که رهایش کردی جوجو مویز

کتاب «دختری که رهایش کردی» نوشته جوجو مویز، داستان دو زن با برخی ویژگی‌های مشابه را روایت می‌کند. یکی از آن‌ها، سوفی، در زمان اشغال فرانسه مجبور است از خانواده‌اش در نبود شوهرش در مقابل نازی‌ها محافظت کند. دیگری، لیو، زنی است که در لندن زندگی می‌کند و شوهرش قبل از فوت، یک تابلو نقاشی با نمایی از یک زن به او هدیه داده است. این نقاشی مربوط به یک قرن قبل است و در جریان جنگ از فرانسه به انگلستان منتقل شده است.

چرا باید کتاب دختری که رهایش کردی جوجو مویز خریداری کنیم؟

این کتاب با نثری زیبا و نوآورانه، به گونه‌ای موازی در دو زمان متفاوت با بازه زمانی ۱۰۰ ساله روایت می‌شود. جسارت، شجاعت و جنگیدن برای ارزش‌های خود، صفاتی هستند که در رمان «دختری که رهایش کردی» خوب و پسندیده تلقی می‌شوند. جوجو مویز نشان می‌دهد که چگونه قهرمانان داستان با اتکا به این صفات به اهداف خود می‌رسند و در حالی که امیدشان را از دست داده‌اند، همچنان به تلاش و مبارزه ادامه می‌دهند.