وب سایت کتاب سل دانلود پی دی اف کتاب بیابان تاتارها سروش حبیبی PDF را برای شما عزیزان آماده کرده است. بیابان تاتارها، شناختهشدهترین اثر دینو بوتزاتی، به عنوان آینهای تمامنما از سبک و سیاق عجیب و رویاگونهی این نویسنده مطرح است. بسیاری از منتقدان بر این باورند که این رمان تحت تأثیر «قصر» نوشتهی کافکا قرار دارد. اما داستان جذاب و به یاد ماندنی این اثر، به موضوعاتی چون فقدان، تعلل و آرزوهای بر باد رفته میپردازد و در این راستا، حرفهای بسیاری برای گفتن دارد. کتاب بیابان تاتارها، که در ۳۰ فصل نوشته شده، به عنوان مشهورترین اثر دینو بوتزاتی شناخته میشود. این کتاب به عنوان آینهای تمامنما از سبک و سیاق عجیب و رویاگونهی آثار این نویسنده به شمار میآید. بسیاری از منتقدان بر این باورند که این رمان تحت تأثیر رمان «قصر» نوشتهی فرانتس کافکا قرار دارد. برای خرید و دانلود کتاب های بیشتر همراه کتاب سل باشید.
نقد کتاب بیابان تاتارها سروش حبیبی
داستان حول محور **جیووانی دروگو**، یک سرباز جوان، میچرخد که برای انجام مأموریتی به دژی کوهی در مرز تاتارها میرود. ذهن او مملو از رویاهایی دربارهی افتخارآفرینیها و پیروزیهای نظامی است. اما زمانی که به آنجا میرسد، با قلعهای رو به ویرانی مواجه میشود که به منظور مقابله با دشمنی ساخته شده که برای نسلها اثری از آن دیده نشده است. ساکنان این قلعهی نظامی، وقت خود را به بازی و جر و بحث میگذرانند و در زمانهای استراحت، به بیابان خیره میشوند. آنها داستانهایی دربارهی سرابها و چیزهای عجیب و غریبی که مشاهده کردهاند، رد و بدل میکنند. این داستانها، نه تنها به تنهایی جذابیت دارند، بلکه نمایانگر روحیات و آرزوهای سربازان نیز هستند که در این محیط خالی از جنگ، به نوعی از زندگی و امید دست مییابند.
بخشی از کتاب بیابان تاتارها سروش حبیبی
امروز دیگر این ها همه جزو دوران گذشته بود. حالا او افسر شده بود و دیگر مجبور نبود که دود چراغ بخورد، یا از شنیدن صدای سرگروهبان بر خود بلرزد. تمام این روزهایی که زمانی در نظرش نفرت آور بود، دیگر گذشته و به صورت ماه ها و سال هایی درآمده بود که دیگر بازگشتنی نبود. بله، حالا افسر بود. حقوق می گرفت، چه بسا نگاه زن های زیبا را به خود جلب می کرد. اما دریافت که زیباترین سال های عمرش بی گمان سپری شده و عمر طراوت نوجوانیش به پایان رسیده است و چون به تصویر خود در آیینه چشم دوخت، روی چهره ای که بیهوده کوشیده بود دوست بدارد، لبخندی یافت که حقیقتی نداشت. به بالای یک سر بالایی رسیدند. دروگو به عقب برگشت تا شهر را خلاف نور ببیند. دودهای صبحگاهی از بام ها بر می خاست. از دور خانه اش را دید. پنجره اتاقش را تشخیص داد. احتمالا لنگه هایش باز بودند و زن ها داشتند مرتبش می کردند. شاید تخت را به هم ریخته بودند و وسایل را در یک کمد جای داده بودند. بعد پنجره های کرکره ای را بسته بودند و جز غبار صبور و نوارهای ملایم نور در روزهای آفتابی شاید ماه های ماه کسی به آن جا وارد نشود. این هم از دنیای کوچک دوران کودکی او که در و پیکرش بسته می شود. مادر آن را به همین صورت حفظ خواهد کرد تا وقتی که او باز می گردد، باز هم خود را در آن فضا احساس کند و حتی پس از غیبتی طولانی بتواند در آن، بچه باقی بماند. اوه آری، مادر خود را فریب می داد که می تواند شادی برای همیشه از دست رفته را صحیح و سالم حفظ کند، جلوی گذر زمان را بگیرد و هنگام بازگشت فرزند، با باز کردن درها و پنجره ها، همه چیز را به حالت اول بازگرداند. روزی که از سال ها پیش انتظارش را داشت، روزی که زندگی راستینش آغاز می شد سرانجام فرا رسیده بود. درحالی که به روزهای تاریک دانشکده افسری فکر می کرد، شب های غم انگیزی را به یاد می آورد که درس می خواند و صدای پای آدم های آزاد را، که شیرین کامشان می پنداشت از کوچه می شنید و نیز شیپور بیدارباش سحرهای زمستانی را در آسایشگاه سرد به یاد می آورد، که او را از جدال با کابوس مجازات ها بیرون می کشید و اضطرابش را از تصویر هرگز به سر نرسیدن این روزهایی که مدام حساب گذشتنشان را نگه می داشت در خاطر باز می پیمود.
معرفی کتاب بیابان تاتارها سروش حبیبی
با گذشت زمان، قلعه اهمیت خود را از دست میدهد و بلندپروازیهای جیووانی نیز به تدریج محو میشود. او در مییابد که زندگی در این دژ، نه تنها به معنای جنگ و نبرد نیست، بلکه به نوعی زندانی بودن در دنیای خیالی و توهمی است که خود ساختهاند. روزی، نیروهای دشمن در این بیابان متروک گرد هم میآیند و آمادهی نبرد میشوند. این لحظه، نقطه عطفی در داستان است که جیووانی را مجبور میکند تا با واقعیتهای تلخ زندگی و آرزوهایش روبهرو شود. این رمان، از طریق شخصیتها و موقعیتهایش، به بررسی عمیقتر مفاهیم فقدان و ناامیدی میپردازد و در نهایت، سؤالاتی را دربارهی هدف زندگی و معنای واقعی شجاعت و فداکاری مطرح میکند. بیابان تاتارها، نه تنها یک داستان نظامی، بلکه یک سفر درونی به عمق وجود انسان و آرزوهایش است.
چرا باید کتاب بیابان تاتارها سروش حبیبی خریداری کنیم؟
داستان این رمان به موضوعاتی چون فقدان، تعلل و آرزوهای بر باد رفته میپردازد و به عمق احساسات انسانی مینگرد. در این رمان، با **جیووانی دروگو**، یک سرباز جوان، آشنا میشویم که خانه را به خاطر انجام مأموریتی در دژی کوهی بر روی مرز تاتار ترک میکند. ذهن این جوان مملو از رویاهایی دربارهی افتخارآفرینیها و پیروزیهای نظامی است. اما زمانی که به مقصد میرسد، با قلعهای رو به ویرانی مواجه میشود که به منظور مقابله با دشمنی ساخته شده که برای نسلها اثری از آن دیده نشده است. ساکنان این قلعهی نظامی، وقت خود را با بازی و جر و بحث میگذرانند و در زمانهای استراحت، به بیابان خیره میشوند. آنها داستانهایی دربارهی سرابها و چیزهای عجیب و غریبی که دیدهاند، رد و بدل میکنند. این قصهها، نه تنها به نوعی سرگرمی برای آنها تبدیل شده بلکه نمایانگر روحیات و آرزوهای سربازان نیز هست که در این محیط خالی از جنگ، به نوعی از زندگی و امید دست مییابند. با گذشت زمان، قلعه اهمیت خود را از دست میدهد و بلندپروازیهای جیووانی نیز به تدریج محو میشود. او درمییابد که زندگی در این دژ، نه تنها به معنای جنگ و نبرد نیست، بلکه به نوعی زندانی بودن در دنیای خیالی و توهمی است که خود ساختهاند. سرانجام، روزی نیروهای دشمن در این بیابان متروک گرد هم میآیند و آمادهی نبرد میشوند. این لحظه، نقطه عطفی در داستان است که جیووانی را مجبور میکند تا با واقعیتهای تلخ زندگی و آرزوهایش روبهرو شود. این رمان، از طریق شخصیتها و موقعیتهایش، به بررسی عمیقتر مفاهیم فقدان و ناامیدی میپردازد و در نهایت، سؤالاتی را دربارهی هدف زندگی و معنای واقعی شجاعت و فداکاری مطرح میکند. **بیابان تاتارها**، نه تنها یک داستان نظامی، بلکه یک سفر درونی به عمق وجود انسان و آرزوهایش است، که خواننده را به تفکر دربارهی زندگی و انتخابهایش دعوت میکند.
دانلود کتاب بیابان تاتارها
نقد کتاب بیابان تاتارها
بیابان تاتارها نوشته دینو بوتزاتی
کتاب های داستایوفسکی با ترجمه سروش حبیبی
شصت داستان دینو بوتزاتی
به این کتاب امتیاز دهید ?
ادامه مطلب