دانلود پی دی اف کتاب سرگذشت گروهان سیاه جلد اول گلن کوک PDF

بخشی از کتاب سرگذشت گروهان سیاه جلد اول گلن کوک

بحث با فرمانده دو ساعت به طول انجامید. او تسلیم ناپذیر بود. استدلال‌هایم را چه قانونی و چه اخلاقی نمی‌پذیرفت. گذر زمان دیگران را وارد بحث کرد چرا که برای مسائل مختلف نزد فرمانده تر افراد اصلی گروهان در آنجا حضور داشتند. خشمگین شدم. ستوان، گابلین، سایلنت، المو، کندی و چند افسر جدید که در شهر افسون به کار گماشته شده بودند. پشتبانی کمی از افراد حیرت زده دریافت کردم. سایلنت از من حمایت کرد. همین طور دو افسر جدید هم حمایت کردند. خشمگین از آنجا بیرون رفتم. سایلنت و گابلین به دنبالم آمدند. شدیدا خشمگین شده اما از پاسخ‌شان تعجب نکرده بودم. با وجود درهم کوبیده شدن شورشی ها نیازی به گربختن گروهان وجود داشت. اکنون تا زانو در گندآب فرو رفته بودند. درست و غلط به نظر احمقانه می‌رسید. واقعا چه کسی اهمیت می‌داد؟ سپیده دم روز پس از مبارزه بود. خوب نخوابیده و پر از اضطراب بودم. مدام قدم می زدم، گابلین در تلاش برای متوقف کردن من، زمانی که یک جا ایستادم، راهم را سد کرد. سایلنت از همان نزدیکی من را تماشا می‌کرد. گابلین پرسید:«می‌شه حرف بزنیم؟» «من حرفام رو زدم. کسی گوش نمی ده.» «زیادی جبهه گرفتی، بیا اونجا و بشین.» معلوم شد آنجا، کپه‌ای اسباب جنگی نزدیک به آتش اردوگاه بود که برخی از افراد در آنجا مشغول پخت و پز بودند و باقی افراد کارت بازی می‌کردند. جمعیت از گوشه ی چشم من را نگاه کردند و شانه بالا انداختند. به نظر می رسید همگی شان نگران هستند. انگار نگران دیوانه شدنم بودند. حدس زدم که اگر هر کدام از آن‌ها در یک سال گذشته چنین کاری کرده بود. من هم برای آن فرد چنین احساسی داشتم. آشفتگی و نگرانی صادقانه‌ای نسبت به یکی از یاران بود.حماقت‌شان من را می‌آزرده با این حال نمی‌توانستم آن آزردگی را ادامه دهم چون با فرستادن گابلین نشان داده بودند که می‌خواهند درک کنند. بازی به جریان افتاد، در ابتدا ساکت و عبوسانه و سپس با تبادل شایعات میدان جنگ به هیجان افتاد.

معرفی کتاب سرگذشت گروهان سیاه جلد اول گلن کوک

پس از گذشت چهار قرن، جادوگر بومنز به طور تصادفی با گذر از ماهورتپه، بانو را بیدار می‌کند تا از او مهارت‌هایش را بیاموزد. اما بانو کنترل را به دست می‌گیرد و بومنز را در حالت روحانی نیمه‌نامیرایی اسیر می‌کند. او سپس تسخیرشدگان را آزاد می‌سازد و به حاکم خیانت کرده و او را در همان مکان رها می‌کند تا برای احیای امپراتوری به پیش برود. همانند گذشته، شورشی‌ها دوباره برمی‌خیزند و این بار محفل هجده تن رهبری آن‌ها را بر عهده دارد. این محفل متشکل از جادوگرانی است که به تنهایی قادر به مقابله با تسخیرشدگان نیستند، اما در اهدافشان متحدند. از سوی دیگر، تسخیرشدگان به همان اندازه که با شورشی‌ها در جنگ هستند، میان خودشان نیز در نزاع هستند. در این میان، گروهان سیاه، به رهبری یکی از تسخیرشدگان به نام روح بند، ناخواسته و ناآگاهانه به خدمت بانو درمی‌آیند و به خواست او می‌جنگند. طبیب داستان این گروهان را در این دوره‌ی پرمخاطره بازگو می‌کند و چالش‌ها و درگیری‌های آن‌ها را به تصویر می‌کشد. این داستان به نبرد قدرت و جادو می‌پردازد و به پیچیدگی‌های روابط انسانی و درونی شخصیت‌ها اشاره دارد. جنگ میان تسخیرشدگان و شورشی‌ها، همراه با خیانت‌ها و اتحادها، در نهایت به یک روایت جذاب و پرتنش منجر می‌شود که خواننده را به دنیای جادو و ماجراجویی می‌کشاند.

چرا باید کتاب سرگذشت گروهان سیاه جلد اول گلن کوک خریداری کنیم؟

داستان گروهان سیاه از دید یک پزشک به نام **کروکر** روایت می‌شود. او شیفته شخصیت بانو است. بانو، همسر حاکم، زنی دل‌سنگ و خون‌سرد به تصویر کشیده می‌شود که می‌تواند به دیگران قدرت جادویی دهد. برخی تصور می‌کنند که بانو بین انسانیت و شر عدالت برقرار می‌کند و برخی دیگر او را شر مطلق می‌دانند. گروهان سیاه وظیفه دارد تا کاری که به او محول شده‌است را انجام دهد، اما همراهی با بانو سراسر شک و تردید است. در این میان پیشگویی **گل رز سفید** بار دیگر متولد می‌شود. داستان شخصیت‌های بسیاری دارد که در شرارت بی‌همتا و عطوفت بی‌مانند هستند. در پایان این داستان، پیروزی همیشگی خیر بر شر رقم می‌خورد. داستان گروهان سیاه یکی از بزرگ‌ترین داستان‌های حماسی خیالی است و با تصویرسازی خوب خود، شما را به عمق داستان می‌کشاند.