دانلود پی دی اف کتاب بالتازار و بلموندا مصطفی اسلامیه PDF

بخشی از کتاب بالتازار و بلموندا مصطفی اسلامیه

دو شخصیت دیگر نیز در این داستان حضور دارند: **پدر بارتولومئو لورنسو**، کشیش دانشمند دربار که درگیر ایدۀ ساخت ماشین پرنده است و **دومنیکو اسکارلاتی**، موسیقی‌دان معروف ایتالیایی. بالتازار و بلموندا تصمیم می‌گیرند او را در ساخت ماشین پرنده یاری کنند و در ۸ اوت ۱۷۰۹، نخستین سفینۀ فضایی عالم را به‌صورت پرنده‌ای آهنی به نام **پاسالارولا** به هوا می‌فرستد. رمان **بالتازار و بلموندا** نوعی رئالیسم جادویی است. نویسنده واقعیت‌های خیال‌انگیز تاریخی و خیال‌پردازی‌های واقع‌نما را در هم آمیخته است. این کتاب همچنین رمزگونه است و در قسمت‌های مربوط به رویدادهای شگفت‌انگیز صومعه‌ها و دربار پادشاه پرتغال، به وضوح این ویژگی‌ها را نشان می‌دهد. این اثر یکی از آثار انتقادی و روشنگرانه ساراماگو محسوب می‌شود و به بررسی عواقب پیگیری ماشین پرنده و زندگی بالتازار و بلموندا در طول زمان می‌پردازد. در زندگی آن بچه، موسیقی بیشتری وجود نخواهد داشت، امشب او در حالی می خوابد که اسکارلاتی می نوازد، و ده سال پس از حالا، او خواهد مرد و در کلیسای سن اندرو دفن خواهد شد، در جایی که هنوز هم در آن آرمیده است. 

معرفی کتاب بالتازار و بلموندا مصطفی اسلامیه

کتاب **بالتازار و بلموندا** نوشتۀ **ژوزه ساراماگو** با ترجمۀ **مصطفی اسلامیه** در انتشارات **ناهید** به چاپ رسیده است. این کتاب، رمانی تاریخی و عاشقانه است که در پرتغال قرن هجدهم میلادی روایت می‌شود. رمان به توصیف عشق دو جوان به نام‌های **بالتازار** و **بلموندا** می‌پردازد و در دل حوادث متعددی مانند تفتیش عقاید، فقر بی‌امان، طاعون همه‌گیر و خرافات مذهبی شکل می‌گیرد. این داستان نه تنها به بررسی روابط انسانی و عشق می‌پردازد، بلکه به چالش‌های اجتماعی و فرهنگی آن دوران نیز می‌پردازد و تصویری عمیق از زندگی در آن زمان ارائه می‌دهد.

چرا باید کتاب بالتازار و بلموندا مصطفی اسلامیه خریداری کنیم؟

بالتازار و بلموندا رمانی از نویسندۀ پرتغالی برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات، **ژوزه ساراماگو** است. این رمان تاریخی و عاشقانه، هم‌زمان با دورۀ پادشاهی **دون ژوان پنجم** آغاز می‌شود. او پس از سال‌ها هنوز وارثی ندارد و برای حل مشکل نازایی همسرش، به امید معجزه و به توصیۀ راهبان فرانسیسکن، دست به دامان نذر بنای عبادتگاه بزرگی می‌شود. او شب‌های خود را به باردار کردن راهبگان صومعه‌ها می‌گذراند و روزهایش را در هم‌نشینی با درباریان، کشیشان و اشراف سپری می‌کند. **بالتازار**، سرباز پیاده‌نظام ارتش پرتغال در جنگ با اسپانیا است که دست چپ خود را از دست داده و در حال رفتن به **لیسبون** است. او در مراسم اعلام مجازات دادگاه تفتیش عقاید، به‌طور اتفاقی با **بلموندا** آشنا می‌شود؛ دختری که نیروی عجیبی دارد و به آن چشم برزخی می‌گویند. بلموندا دختر یکی از متهمان به جادوگری است و پس از این دیدار، رابطه‌ای عاشقانه میان آن دو شکل می‌گیرد.