دانلود پی دی اف کتاب خاطرات یک مغ پائولو کوئیلو PDF

بخشی از کتاب خاطرات یک مغ پائولو کوئیلو

سرم را روى زانوهایم گذاشته، نفس عمیقى کشیده و شروع به رها کردن بدنم نمودم که با فرمانبردارى کامل آن روبرو شدم، شاید به این خاطر که در طى روز، راهپیمایى زیادى کرده و کاملاً سست و بى‌حال شده بودم. در این میان سر و صداى زمین به گوشم خورد؛ صدایى خفیف، خشک و خشن. کم‌کم تبدیل به یک بذر شدم. همه چیز تاریک بود و من در اعماق زمین به خواب رفته بودم. ناگهان چیزى تکان خورد. آن بخشى از من بود، بخش کوچکى از من که قصد داشت از خواب بیدار شود. او باید از آن جا خارج مى‌شد، چرا که «آن بالا» چیز دیگرى وجود نداشت. من مى‌خواستم بخوابم اما این بخش از من، همچنان مقاومت مى‌کرد. شروع کردم به تکان دادن انگشتانم و آن‌ها نیز بازوانم را به حرکت درآوردند، اما آن نه انگشتانم و نه بازوانم بود، بلکه جوانه کوچکى بود که براى پیروزشدن بر نیروى زمین و راه رفتن در مسیر آن «یک چیز در آن بالا» مبارزه مى‌کرد. احساس کردم که جسمم شروع به پیگیرى و حرکت بازوهایم نمود. هر ثانیه به نظر یک ابدیت مى‌آمد، اما بذر چیزى «آن جا آن بالا» داشت و مى‌خواست متولد شود. او مى‌خواست بداند که چه بوده است. پس با مشکلات بسیار، سر و سپس بدنم شروع به برخواستن کردند. همه چیز بیش از حد کُند پیش مى‌رفت و من نیز باید بر علیه نیرویى که مرا به سوى پائین و در مسیر اعماق زمین فشار مى‌داد، مبارزه مى‌کردم، یعنى جایى که قبلاً به آرامى در خواب ابدى خود قرار داشتم. اما سرانجام او به تدریج پیروز شده و تقریباً مستقیم ایستاده بودم. نیرویى که مرا به سوى پائین فشار مى‌داد، ناگهان از حرکت باز ایستاد. من دیگر زمین را شکافته و این «چیز آن بالا» مرا احاطه کرده بود.

معرفی کتاب خاطرات یک مغ پائولو کوئیلو

کتاب “خاطرات یک مغ” به نوعی مقدمه‌ای برای رمان “کیمیاگر” پائولو کوئیلو به شمار می‌آید. این دو اثر شباهت‌های زیادی دارند و مطالعه هر یک می‌تواند به درک بهتری از دیگری کمک کند. در این کتاب، شما به همراه نویسنده به جاده سانتیاگو سفر می‌کنید و در این مسیر، به کشف و شهود می‌پردازید. این سفر نشان می‌دهد که اتفاقات خارق‌العاده می‌توانند در زندگی روزمره انسان‌ها وجود داشته باشند.

چرا باید کتاب خاطرات یک مغ پائولو کوئیلو خریداری کنیم؟

این کتاب هم ماجراجویانه است و هم به دنبال خودشناسی؛ داستان آن روایتگر سفر عرفانی شخصیت اصلی در جاده‌ای مقدس به نام سانتیاگو است. این جاده، یکی از سه جاده مقدس مسیحیان محسوب می‌شود و سفر به آن می‌تواند قدرت‌های جادویی را در انسان به وجود آورد. در طول این مسیر، آزمون‌هایی برای سنجش فرد وجود دارد. شخصیت اصلی به دستور استادش برای یافتن شمشیری وارد این جاده می‌شود و در طول سفر، تجربیات عرفانی و فلسفی بسیاری را کسب می‌کند. جالب است که کلمه‌ی لاتین “ماگو” از واژه ایرانی “مغو” نشأت گرفته که به روحانیون ایرانیان باستان (پارت‌ها) نسبت داده می‌شد. این واژه با گذشت زمان دچار تغییراتی شده و به شکل فعلی “مغ” درآمده است.